Kharazmi Investment Group

ثروت آفرینی پایدار برای نسل ها

:: سرمقاله «وخارزم» به قلم مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری خوارزمی/ سرمایۀ خردورزی - 1395/11/02

دکترحجت‌اله صیدی

مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری خوارزمی

 

بسیاری از افراد، وقتی صحبت از نوع آزمون‌های ورودی دانشگاه‌ها یا موارد نظیر آن طرح می‌شود، پرسش‌های چند گزینه‌ای یا به قول مشهور تستی را به پرسش‌هایی که پاسخ تشریحی لازم دارد، ترجیح می‌دهند. علت این امر، آن است که در ظاهر، نفس انتخاب یک گزینه و علامت زدن آن - فارغ از این‌که پاسخ صحیح باشد یا نه - تلاش کمتری لازم دارد تا نوشتن چند جمله به‌عنوان پاسخ، که ممکن است همان جملة اول، به ذهن پاسخ‌دهنده نیاید و تمامی پرسش بدون پاسخ بماند. امتیاز پرسش چند گزینه‌ای آن است که اولا اگر پاسخ درست انتخاب شده باشد، نمرة کسب‌شده کامل خواهد بود و به‌خاطر یکی دو جمله یا حتی کلمة اشتباه، نمرة ناقص به پاسخ‌دهنده داده نمی‌شود، و ثانیا پاسخ‌دهنده با رضایتی بیشتر از جلسة آزمون بیرون می‌آید، زیرا تمامی پرسش‌ها را به گونه‌ای علامت زده است، فارغ از درستی یا نادرستی آن. هر چند تجربه نشان داده است که این رضایت، هم به‌شدت کوتاه‌مدت است و هم گاهی از اساس نادرست. عیب پرسش‌های چند گزینه‌ای هم این است که اولا چون در بسیاری از موارد پاسخ‌ها تا حدود زیادی شبیه به هم طراحی می‌شوند، تشخیص پاسخ درست تا حدود زیادی دشوار است و با توجه به احتمال خطا، تمامی نمرة پرسش ممکن است از دست برود، درحالی‌که در پاسخ‌های تشریحی، ممکن است حداقل، قسمتی از نمره کسب شود. آنان که رضایت ماندگار و بلندمدت را بر روزمرگی و رضایت کوتاه‌مدت ترجیح می‌دهند، اغلب رغبت زیادی را به پرسش‌های تشریحی نشان می‌دهند، زیرا ریسک پایین‌تری دارد. اشتباه است اگر پنداشته شود که در پرسش‌های چند گزینه‌ای عنصری به نام شانس و اقبال وجود دارد که در پرسش‌های تشریحی نیست. عرصة علم و عمل، عرصة بخت‌آزمایی نیست، بلکه بسیار جدی است و آمادگی و تسلط کامل لازم دارد.  

     نظیر آن‌چه گفته شد، در رفتارهای اقتصادی رخ می‌دهد. تصمیم‌گیری در اقتصاد نیز امری سهل و ممتنع به شمار می‌آید. آن را سهل از این منظر می‌دانند که در لحظة انتخاب گزینة مورد نظر، هزینة چندانی لازم نیست و مانند پرسش‌های چند گزینه‌ای کافی است دل به دریا زد و یک گزینه را انتخاب کرد. و گاهی چنین پنداشته می‌شود که نفس انتخاب گزینه مهم است و پیامدهای سودآور یا زیانبار آن موضوعی جداگانه است. و البته ممتنع است از آن‌رو که محتوای بسیار پیچیده‌ای دارد و شانس و اقبال را در آن راه چندانی نیست. یکی از پیچیده‌ترین تصمیم‌ها در عرصة عمل اقتصادی، تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری است که برخلاف بسیاری از توصیه‌ها و نوشته‌ها و گفته‌های بزرگان بازارهای سرمایة جهان، بسیار ساده با آن برخورد می‌شود. درحالی‌که برای انجام هر سرمایه‌گذاری یا برداشت سرمایه، ساعت‌ها یا حتی روزها بررسی ضرورت دارد، گاهی حتی از چند دقیقه تامل نیز دریغ می‌شود. سهل بودن تصمیم سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار، شدتی دوچندان دارد، زیرا کل فرایند تصمیم‌گیری و عمل به آن تنها چند دقیقه و شاید کسری از دقیقه نیاز دارد. کافی است با کارگزار تماس گرفته و از او خواسته شود که سهامی را بخرد یا بفروشد. روشن است که این موضوع در معاملات برخط بسیار سریع‌تر رخ می‌دهد. نرخ تابلوی سهام نیز کار را راحت‌تر کرده و نیاز چندانی به تصمیم‌گیری قیمت‌گذاری احساس نمی‌شود. در این حوزه، تصمیم‌گیری خرید و فروش سهام و اوراق بهادار با هیچ کالای دیگری قابل مقایسه نیست. گاهی افراد تصمیم به خرید یا فروش کالایی فیزیکی می‌گیرند، اما از آن‌جا که عملی کردن این تصمیم نیاز به مراجعه به بازار دارد، ممکن است فرد حتی در راه بازار دقایقی تامل کرده و از خرید یا فروش منصرف شود، یا آن را بهینه سازد. اما در اوراق بهادار داستان متفاوت است و گاهی نتیجة تصمیم به مثابه آب رفته‌ای است که به جوی باز نمی‌گردد.

     قاعده بر آن است که فعالان بازار سرمایه و سرمایه‌گذاران در بورس به معنی واقعی کلمه فعال باشند و عامل و فاعل. عامل از این منظر که خود تصمیم بگیرند و عمل کنند. به عبارت دیگر، ابتدا گزینه‌های پیش رو را به‌دقت بررسی کنند و از بین آن‌ها بهترین را انتخاب کنند. اما در عمل برخی از افراد که گاهی کم‌تعداد نیز نیستند، در عمل، خود را در اختیار جریان بازار قرار می‌دهند و بدون این‌که بدانند، خود هیچ تصمیمی نمی‌گیرند. قیمت سهامشان را تابلو تعیین می‌کند، قصد خرید و فروششان را صف‌های خرید یا فروش عملی می‌کند و حجم اطلاعات موجود در بازار نیز بدون آن‌که اندکی در باب درستی یا نادرستی آن‌ها تحقیق شود، فرصت هرگونه تامل را از آن‌ها می‌گیرد، و از این‌رو به جای آن‌که با اختیار انتخاب کنند، با اضطرار و منفعلانه عمل می‌کنند. در صورتی که گاهی در بازار سرمایه، خرید و فروش نکردن، خود بهترین عمل است. سرمایه‌گذاران نباید مانند افراد احساسی، کم‌حوصلگی به خرج بدهند. یکی از مشهورترین سرمایه‌گذاران موفق جهان، سرمایه‌گذاری در بورس را به کاشتن دانه‌ای در دل خاک تشبیه کرده است. برای سربرآوردن جوانه از دل خاک و بالندگی گیاه و گل یا میوه دادن آن باید گاهی ماه‌ها و بلکه سال‌ها صبر کرد و آرامش به خرج داد. زیرورو کردن مداوم خاک و بی‌صبری نتیجة عکس می‌دهد. حتی گاهی بیش از اندازه آب دادن به گلدان نیز پژمردگی را سبب می‌شود و نه سرزندگی آن را.                

     پیچیدگی‌های اقتصاد ایران و برخی عدم تعادل‌هایی که اکنون دیگر می‌توان آن‌ها را ساختاری تلقی کرد، دورة پرتلاطمی را برای بازار اوراق بهادار رقم زده است. هفته‌ها و ماه‌هاست که شاخص بورس بیشتر از روند کاهشی برخوردار بوده تا روندی افزایشی. اغلب صاحب‌نظران سه علت مهم را برای این وضعیت برشمرده‌اند. علت اول وضعیت برخی متغیرهای اقتصادی و شرایط آن در سطح کلان است که به میزان کافی دربارة آن بحث شده و البته به نظر می‌آید که با تدابیر اصلاحی دولت و دست‌یابی به نرخ رشد مناسب، باید به آیندة آن خوش‌بین بود. علت دوم، وجود بازارهای جذاب‌تر و موازی است که با توسعة بازار بدهی، وضعیت پیچیده‌تری پیدا کرده است. غیر از این که انتشار اوراق بدهی، اکنون از اهداف اولیة آن که سررسیددار کردن بدهی‌های دولت بود و نه افزایش آن، دورتر می‌شود، و به قول ظریفی، باز هم دلیلی بر تسلط بیشتر بازار پول بر بازار سرمایه به حساب می‌آید، و موجب کاهش شدید حجم معاملات سهام نیز شده است. تکلیف نرخ واقعی سود بین بانکی و موارد نظیر آن هم روشن است و نیازی به تکرار ندارد. اما دلیل سوم، شتاب‌زدگی سهام‌داران و کوتاه‌مدت‌تر شدن دوره‌های تصمیم‌گیری و غلبة احساس بر خردورزی است. اگر دو علت دیگر در اختیار سرمایه‌گذاران و فعالان بورس نیست، علت سوم اما، به‌طور کامل در حوزة اختیار آنان است و در مقابل تصمیم‌هایشان مسئولیت دارند. انتشار گزارش‌های 6 ماهه و 9 ماهة بسیاری از شرکت‌ها نشان داده که از وضعیت عملکردی بهتری نسبت به سال گذشته برخوردار بوده‌اند و تا پایان سال نیز موقعیت رضایت‌بخش‌تری خواهند داشت. اما رفتار شتاب‌زده در بازار گاهی خشک و تر را با هم می‌سوزاند و جز پیامدی زیانبار برای سهام‌دار به جا نمی‌گذارد. اکنون بازار سهام، ظرفیت بسیار مناسبی برای کسب بازده بیشتر دارد، به شرطی که به جای رفتار بر اساس شایعات و جو زدگی، با تامل کارشناسی در وضعیت هر شرکت و آیندة آن تصمیم‌گیری شود. باید باور داشت که در بازار سهام، آیندة شرکت‌ها خرید و فروش می‌شود و نه گذشتة آن‌ها. آینده نیز از بررسی وضعیت طرح‌ها، برنامه‌ها و مسیر حرکت هر شرکتی قابل پیش‌بینی است. دانشمندان فلسفه، تمایز دل‌نشینی را بین عقل و عقلانیت تشریح می‌کنند. آنان بر این باورند که نعمت عقل، همگانی است و خداوند آن را  جز بندگانی بسیار معدود، در اختیار همه قرار داده است. اما عقلانیت قصه‌ای متفاوت دارد. عقلانیت تنها زمانی مصداق دارد که از عقل استفادة کامل شود. تنها داشتن آن کافی نیست. استفادة بهینه از آن مهم است. با خردورزی موثر، می‌توان هم ساختار کلان بازار را بهبود بخشید و هم بازده سبد سرمایه‌گذاری خود را افزایش داد. در کنار آن دسته از عناصر اثرگذار بر بازار که خارج از کنترل سهام‌داران است، خردورزی تنها سرمایة مهم و قابل کنترلی است که اکنون ضرورت آن از سوی تک‌تک سهام‌داران بیش از پیش احساس می‌شود.  

        



تعداد بازدید : 2377
:: ثبت نظر ، پیشنهاد و انتقاد ...
:: فرم ارتباط ...
:: ثبت پرسش ...
:: فرم تماس با ما ...