وجود شرکتهاي مختلف با حوزههاي فعاليت متنوع در زيرمجموعه گروه سرمايهگذاري خوارزمي يکي از نقاط مثبت اين مجموعه تلقي ميشود که همواره توجه سهامداران را به خود جلب کرده است. يکي از اين شرکتها نيروگاه مقياس کوچک نيروپارسه است که داراي ظرفيتهاي بسياري در حوزه توليد برق در شرايط و صنايع مختلف است. نيروگاههاي مقياس کوچک از جمله نيروپارسه جزو صنايع جديد در کشور ما به حساب ميآيند و داراي مشکلات و چالشهاي مخصوص به خود هستند. در اين زمينه با سيدوحيد مدني، مديرعامل شرکت توليد و توسعه ايستگاهي نيروپارسه، گفتوگويي را ترتيب داديم.
شرکت نيروپارسه در ماههاي اخير چه وضعيتي را تجربه کرده است؟
در شرکت نيروپارسه چند بحث در ماههاي اخير دنبال شده است؛ يکي رونق در رابطه با شرکت هيونداي به عنوان شريک تجاري خارجي است که به دليل تحريمها چندان موفقيتآميز نبوده و ديگري ارتباط نزديکتر با شرکاي تجاري داخلي بوده است. با برخي از کارفرمايان و همکارانمان در جهت بررسي موانع و مشکلات گذشته ارتباط لازم برقرار شد و سوءبرداشتهاي مختلف پيگيري و درنهايت سعي بر مرتفع کردن موانع شد که درنهايت روابط به سمت برد برد و همکاري مشترک پيش رفت که غير از يک مورد، باقي موارد موفقيتآميز بوده و به سرانجام رسيده است.
بحث ديگري که دنبال شد، آمادهسازي شرکت و نيروگاه شرکت براي خدمترساني به دولت و شرکت برق بوده که الحمدالله اين مورد هم بهخوبي به سرانجام رسيده است. بازسازيهاي لازم و قطعات يدکي مورد نياز تأمين شد، موتورها آمادهسازي شدند و الان در فصل گرم سال داراي فعاليت و در مدار بوده و نسبت به توليد برق ظرفيت کامل اشتغال دارند و به شرکت برق خدمات ارائه ميگردد و با ظرفيت کامل در مدار است.
به طور کلي فعاليت در حوزه نيروگاههاي مقياس کوچک چه چالشها و مزيتهايي دارد؟
نيروگاههاي مقياس کوچک در کشور ما عليرغم اينکه چندين سال است شروع به کار کرده است، اما قوانين و رويههايش همچنان در بسياري از بخشها نياز به اصلاح دارد. با توجه به اينکه ايران از لحاظ جغرافيايي در منطقه کمآب قرار گرفته است و نيروگاههاي مقياس کوچک، مصرف آب بسيار کمي دارند، داراي مزيت در اين بخش هستند. همچنين با توجه به اينکه در کنار مراکز مصرف ايجاد ميشوند، بازدهي بالايي دارند، از انواع سوختها و نيروهاي ديگر نيز راندمان بالاتري دارند و به دليل نزديکي به محل مصرف، کمترين افت را در خط انتقال دارند.
چالشهايي هم که با آنها روبهرو هستيم، اين است که حمايت ويژه و مناسبي از طرف دولت براي تأمين قطعات يا ادامه فعاليت ديده نميشود.
به عنوان سرمايهگذاري بخش خصوصي در اين قضيه هنوز خلأهاي قانوني و حمايتي وجود دارد. نکته ديگري که فعلاً نيروگاهها با آن درگير هستند، تأمين نقدينگي است. عليرغم اينکه در قراردادها عنوان ميشود بايد ظرف مدت معين تسويه حسابها اتفاق بيفتد، اما الان متأسفانه صورتحساب مربوط به 10 ماه پيش در حال تسويه است و به طول انجاميده و باعث به وجود آمدن مشکلات نقدينگي در شرکتها شده است.
از طرفي ديگر، بحثهاي مربوط به تحريمها و گمرک از مواردي است که به نظر ميرسد همچنان نياز به بازنگري دارد.
شرکتهايي از نيروگاههاي مقياس کوچک درگير صندوق ارز هم هستند. براي خريد، وام ارزي گرفتهاند و اکنون در زمان تسويه افزايش نرخ اتفاق افتاده و عملاً بازدهي اقتصادي را بسيار دچار چالش کرده است.
به نظرم نياز است که متصديان امر راجع به نيروگاههاي مقياس کوچک به شکل مناسبتري نگاه کنند تا بتوانند بخشي از مشکلات کمبود برق در کشور را به عنوان صنعتي پايه مرتفع کنند. ضمن اينکه اميدواريم دولت بتواند بحث صادرات در ماههاي کممصرف را پيگيري کند که از ظرفيت اين نيروگاهها ميتوان براي اين موضوع نيز استفاده کرد.
وضعيت اقتصادي فعلي و تشديد تحريمها، چه تأثيري بر روند کار نيروگاههاي مقياس کوچک و حوزه کاري شما داشته است؟
توضيح مختصري درباره وضعيت اقتصادي عرض شد. يکي از مشکلات در اين زمينه اين است که تمامي قطعات نيروگاهها خارجي هستند و افزايش نرخ ارز باعث شده اين قطعات نيز بسيار گران شوند و به دليل بحث تحريمها، قابليت تأمين به طور مستقيم از تأمينکننده وجود ندارد. بايد خريد از منابع دست دوم يا دست سوم را جايگزين کرد؛ بنابراين در اين بخش افزايش نرخ اتفاق افتاده است.
افزايش نرخ پرداخت به عنوان بهاي پرداخت را هم که ارزي است، داريم. مجموع اين عوامل باعث شده تعميرات نيروگاهها براي نيروگاهداران گران تمام شود. از طرفي ديگر، به دليل مسائل کمبود نقدينگي پرداخت به نيروگاهها در سر وقت صورت نميپذيرد که اين هم در قيمت تمامشده قطعات و توليد تأثير بالايي دارد.
نکته ديگري که در تحريمها اثرگذار است، اين است که سرمايهگذاري جديد در تحريم دچار مشکل است و به همين دليل است که نيروگاههاي جديد در چند وقت اخير داير نشدهاند و عمده نيروگاههايي که جديداً راهاندازي شدهاند، نيروگاههايي هستند که سرمايهگذاريشان از گذشته انجام شده بودند، يا هزينه سرمايهگذاريشان به دليل تأمين اقلام خارجي به صورت دست چندم بالاست، که فاقد توجيه اقتصادي است.
در مجموع تمامي اين موارد موجب شده است که نيروگاهها از حالت اقتصادي و بهصرفه بودن خارج شوند و به حالت زيانده برسند و مانع سرمايهگذاري جديد در بحث نيروگاهي شود که اين وضعيت براي صنعت توليد کشور مناسب نيست.
شايد اگر دولت و وزارت نيرو اين موضوع را برنامهريزي کنند، برخي از صنايع پرمصرف ما مجبور شوند نيروگاهها را در کنار خود داشته باشند. يا به صورت سالانه تأمين برقشان را پيگيري کنند که فشار توليد برق در نيروگاههاي بزرگ کاهش پيدا کند و در چهار، پنج ماه گرم سال تنش کمتري را شاهد باشيم.
مناسبات بينالمللي شما در شرايط تشديد تحريمها به چه شکل بوده است؟
اصولاً کشور کره و طرفهاي کرهاي، در ارتباط با بحثهاي تحت پوشش آمريکا با احتياط زيادي عمل ميکنند. بلافاصله بعد از اينکه تحريمها آغاز شد، کره از هر گونه همکاري رسمي از طريق شرکت اصلي با ايران عذرخواهي کرد و عملاً تمامي فعاليتها را موکول به بعد از برطرف شدن تحريمهاي عليه ايران کرد. هم در صنايع مختلف و هم صنعت ما که مستثنا نبوده. همکاري ما و هيونداي فعلا به صورت رسمي به طور کامل متوقف شده است.
اين موضوع به پروژههايي که قابليت اجرا در ايران را داشت، لطمه بزرگي زده و شرکت نيرو پارسه عملاً در حوزه پروژهها نتوانست فعاليت مناسبي داشته باشد. از طرفي ديگر، قطعات يدکي به صورت مستقيم قابل تأمين نيست و به صورت غيرمستقيم در حال تأمين است که قيمت تمامشده بهشدت افزايش پيدا ميکند و باعث شده مسير حرکت هم، مسير نامطمئني باشد. بنابراين ريسک شرکت را در تأمين قطعات يدکي بالا برده است.
با اين شرايط، پيشبيني ميکنيد وضعيت همکاري با شرکت صنايع سنگين هيونداي به چه صورت قرار است ادامه پيدا کند؟
با شرکت هيونداي از قبل هم يک قرارداد همکاري داشتيم که منوط شده به اينکه رفع تحريمها اتفاق بيفتد تا بتوانيم مابقي بحثهاي همکاري مجدد با اين شرکت را پيگيري کنيم. تا امروز هم چندين مرتبه تماس انجام شده، ولي در همه موارد به رفع تحريمها موکول شده است.
تغييراحتمالي سياستهاي اقتصادي دولت چه تأثيري بر صنعت برق خواهد داشت و دولت چه نقشي ميتواند در بهبود وضعيت فعالان اين حوزه ايفا کند؟
تجربه نشان داده که معمولاً بحث تغيير دولت و رياست جمهوري بر سياستهاي مربوط به حوزه برق تأثير بسيار بزرگي نميگذارد. چيزي که در اين يکي دو سال اخير اتفاق افتاده است، مصرف قابل توجه برق طي ماههاي گرم سال بوده است. به نظر ميرسد دولت مجبور است براي اين مدت فکر اساسي کند و پيشبيني ميشود با توجه به اينکه حجم سرمايهگذاري در نيروگاههاي خيلي بزرگ بسيار زياد است و دولت فعلاً از پس آن برنميآيد، يا نياز دارد بودجه آن را در جايي ديگر هزينه کند، بنابراين بايستي در سياستهاي دولت در ارتباط با صنايع نيروگاههاي مقياس کوچک تغييراتي ايجاد کند که اين تغييرات باعث رونق در اين صنعت باشد.
اين تغييرات و اصلاحات بايد اصولاً در مورد اصلاح قراردادهاي موجود يا براي اينکه نيروگاهها در سال فعاليت بهتر و بيشتري را انجام دهند، نرخ را مناسبتر کند و همچنين نوع پرداختها را به شکل ديگري تنظيم کند که نيروگاهها سريعتر بتوانند گردش عمليات مالي داشته باشند و نيروگاهها از عهده وامهاي اخذشده و هزينههاي جاري نيروگاه برآيند.
همچنين ميتواند سياستهاي پولي را در جهت ارائه وام با بهره مناسب به کساني که ميخواهند در اين صنعت فعاليت کنند، تنظيم کند که باعث تشويق بيشتر سرمايهگذاران در اين صنعت شود و عملاً ظرفيت توليد برق را در اين حوزه بالا ببرد.
نکته ديگري که راجع به صنعت مقياس کوچک قابل طرح است، اين است که همانطور که ميدانيد، صنعت مقياس کوچک شامل دو گونه قرارداد است؛ يکي قرارداد مربوط به دوره پنج ساله اول نيروگاه که به آن قرارداد تضميني گفته ميشود، در دوره قرارداد تضميني شرکت برق تضمين ميدهد که براي پنج سال به طور مداوم برق را با نرخ تأييدشدهاي خريداري کند، اما بعد از پنج سال معمولاً اين نرخ در ماههاي عادي سال، بهشدت کاهش پيدا ميکند و در ماههاي گرم سال، اين نرخ مقداري افزايشي خواهد بود، که در سالهاي گذشته چهار ماه در سال بوده. اما امسال با توجه به اينکه گرما زودتر شروع شده، به پنج ماه تبديل شده که شامل دو ماه فصل بهار و سه ماه فصل تابستان است.
انتظار ميرود سياستها براي ماههاي ديگر هم تغيير کند و تجديدنظري انجام شود و اين نرخ طوري باشد که براي نيروگاهها داراي صرفه باشد که در تمام سال کار کنند. يا اينکه به نيروگاهها اجازه داده شود براي تأمين برق صنايع يا تأمين منابع لازم براي رمزارز يا مسائلي که به نوعي توليد برق را براي بخش خصوصي اقتصادي ميکند، اتفاق بيفتد.
درباره برنامهريزيهاي کوتاهمدت شرکت براي عبور از دوره تشديد تحريمها توضيح دهيد.
چون ما فقط با شرکت هيونداي کار ميکنيم، بنابراين براي تأمين موتور و ژنراتور در اين حوزه عليرغم اينکه راهکار خريد يا حمل از طريق کشور يا شرکت ديگري با هيونداي مطرح شد و منجر به نتيجه نشد، عملا کار ما در اين زمينه متوقف شد، ولي در حوزه ديگر که مربوط به تأمين قطعات يدکي است، در آن حوزه با استفاده از ظرفيتهايي که در داخل و خارج از کشور داريم، مهندسي معکوس شد و در داخل کشور شروع به توليد، ساخت و استفاده از قطعات کرديم که الحمدالله هم از نظر قيمتي و هم از نظر زماني و تکنيکي مناسب بود. با توجه به اينکه در چندين و چند سال گذشته تحريمهاي ظالمانه عليه ما وجود داشته، ولي خوشبختانه صنايع ايران در بسياري از جهات پيشرفتهاي خوبي داشتند.
ما از اين پيشرفتها استفاده کرديم و با دعوت از متخصصان داخلي و با همکاري و مشارکت آنها بخشي از نيازهايمان را برطرف کرديم. حتي بعد از برداشته شدن تحريمها نيز، نيازي به تأمين اين موارد از خارج نداريم.
در ادامه، بخشي را هم با واسطه از مقصد اصلي تأمين کرديم، يعني قطعاتي بوده که توليد شرکتهايي در اروپا و اقصي نقاط دنيا بودهاند و ما با يک بسيج عمومي در شرکت اين منابع را شناسايي کرديم و سعي کرديم با آنها ارتباط برقرار کنيم. از آنهايي که ارتباط برقرار کردند، مستقيم خريد کرديم و آنهايي که ارتباط برقرار نکردند، از طريق واسطه ازشان خريد کرديم. عملاً بخش عمده قطعات مورد نيازمان را توانستيم از کشورهاي ديگر تأمين کنيم و به مجموعه قطعات يدکي تأمينشده اضافه کنيم. درنتيجه تحريم براي ما اين حسن را داشت که منابع اصلي قطعات در دنيا را شناسايي کرديم.
ارزيابيتان از وضعيت صنعت برق و نقش بخش خصوصي نيروگاههاي کوچک در تأمين بخشي از نيازهاي برق مصرفي کشور در آينده چيست؟
با توجه به اينکه کشور ما از مزيت گاز، انرژي خورشيدي و باد برخوردار است، روشهاي توليد در نيروگاههاي مقياس کوچک در کشور ما ظرفيت بسيار بالايي دارد که ما بخش کوچکي از آن را در نيروگاهها استفاده ميکنيم. دولت به اين نقش پيبرده و مايل است که آن را ادامه دهد.
از طرفي ديگر، جامعه جهاني در استفاده از ساير سوختهاي فسيلي، يا روشهاي ديگر توليد برق به اين جمعبندي رسيدهاند که هم از نظر اقتصادي و هم از نظر نوع انرژي مصرفي و زياني که به محيط زيست ميزند، مناسب نيست. به همين دليل تمام انرژيهاي سبز و مسائل مربوط به انرژيهاي فسيلي که کمتر آلايندگي ايجاد کند، مورد تأييد حمايت کل دنيا هستند.
در ايران هم بايد در جهت سياستهاي تأمين برق کل دنيا با توجه به وجود مزيتهاي کشورمان حرکت کنيم. و با توجه به سياستهاي تنبيهي پيشبيني شده در سطح بينالمللي، به نظر ميرسد حرکت در اين زمينه الزامي است.
بسياري از منابع و مسائل مربوط به آن در کشور ما به شکلي است که اين نيروگاههاي کوچک، گازي، خورشيدي يا بادي ميتوانند در محل مصرف داير شوند و هزينه و توزيع کاهش پيدا ميکند. همانطور که قبلتر هم بيان شد، برق يکي از بنياديترين لوازم مورد نياز براي پيشرفت کشور است. بنابراين اين نوع نگاهها در اين زمينهها خيلي خوب ميتواند در ارتقاي وضعيت اقتصادي کشور مؤثر واقع شود.