نویسنده: دکتر حجت اله صیدی، مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری خوارزمی
بازار سهام در روزها و هفتههای اخیر، یکی از حساسترین و سختترین دوران خود را طی میکند. طبیعی است که فعالان بازار و سرمایهگذاران اوراق بهادار، به دنبال پاسخی متقن و قانعکننده برای پرسش همیشگی خود باشند که دلیل یا دلایل اصلی افت پیدرپی و قابل ملاحظۀ شاخص کل چیست و چرا حتی حمایتهای متعدد سهامداران عمده و بازارگردانان نیز در این راستا کارگر نمیافتد و بازار همچنان به سیر نزولی خود ادامه میدهد؟ بدیهی است که در پاسخ به این پرسش، نمیتوان به یک یا چند عامل بسنده کرده و آن را دلیل اصلی نوسانهای خیرهکنندۀ بازار دانست و شاید اصلا دستیابی به پاسخی مستدل هم برای سرمایهگذاران کافی نباشد و پرسش مهمتری را طرح کنند که در این شرایط چه باید کرد؟ اگر افت شاخص و نوسانهای برجسته در بازار برای سرمایهگذاران قابل کنترل و مدیریت نیست، واکنش آنها نسبت به این رخدادها که میتواند بحثی شخصی تلقی شود و از این روی قابلیت برنامهریزی و مدیریت داشته باشد. از این روی اگر پاسخی هم به پرسش اول داده میشود، باید در این راستا باشد که پاسخ به پرسش مهم دوم یعنی «چه باید کرد» را روشن سازد.
بیگمان، دلایلی مانند ادامۀ رکود، شفاف نبودن برخی سیاستهای اقتصادی، تعدیلهای منفی و پیدرپی در سود برخی شرکتها و دلایلی از این دست که بنیادی نیز هستند، از عوامل مهم افت شاخص به شمار میروند. اما واقعیت این است که این عوامل تحت کنترل سرمایهگذاران نیست و حتی مجموعۀ دولت و سیاستگذاران اقتصادی هم با توجه به ریشهدار بودن این مشکلات و ساختاری بودن آنها که بخش عمدهای از آن هم از گذشته به ارث رسیده است، کنترل کامل و منسجمی بر آن ندارند و بنابراین در این بحث مورد تجزیه و تحلیل قرار نمیگیرند و شاید بهتر آن باشد که به عوامل تحت اختیار اشاره شود. گمان میرود که در یک ارزیابی اولیه، فقدان تحلیل و نگاه کوتاهمدت دوعامل مهمی باشند که از سوی سرمایهگذاران اختیار شدهاند و از این منظر زیانهای قابل توجهی را هم بر آنان وارد میکنند.
عدم برخورداری بازار سهام از کارآیی لازم ـ در اصطلاح علمی و حرفهای آن که به مفهوم کارآمدی مکانیسمهای بازار جهت اثرگذاری درست و منطقی اطلاعات شرکتها بر قیمت سهام است - موجب شده تا بازار شایعات داغ شود و هر خبری در هر جایی و از هر منبعی که منتشر میشود، بیدرنگ بر رفتار سهامداران اثرگذار باشد. واقعیت آن است که اخبار غیرموثق و شایعات در تمامی بازارهای جهان وجود دارد و نمیتوان مانع از انتشار آن شد، بهویژه در عصری که دنیای دیجیتال امکان مخابرۀ هر خبری را در هر زمان و مکانی با خیرهکنندهترین سرعت فراهم کرده است. تنها عاملی که میتواند مانع از اثرگذاری خبر نادرست یا غیرمربوط بر قیمت سهام باشد، تحلیل و تامل است. چنین برآورد میشود که رفتارهای هیجانی، شتابزدگی و بیحوصلگی، توان تامل و تدقیق را از بخش مهمی از فعالان حقیقی و حتی برخی از حقوقیهای بازار گرفته است. نباید چنین انگاشت که تحلیل امر بسیار پیچیدهای است که فقط گروهی خاص از عهدۀ آن برمیآیند و بنابراین فراتر از توان سهامداران حقیقی است. قابل انکار نیست که سرمایهگذار فعال در بورس باید حداقل با محاسبات سرانگشتی آشنا باشد و در آن قدری تفکر و تامل کند تا اگر به فرض شایعۀ افزایش تولید و فروش چشمگیر در مورد شرکتی طرح میشود که در سالهای گذشته و حتی سال جاری از رسیدن به بودجۀ خود نیز عاجز بوده، سهامدار با یک محاسبۀ ساده بتواند به احتمال تحقق چنین شایعهای پی ببرد و فریب صفهای خرید لحظهای یا یک روزه را نخورد، حتی اگر مدیری میانی هم از آن شرکت در مصاحبهای مبهم، تلاش کند تا جو مثبت ولی کاذب ایجادشده برای قیمت سهم را تشدید کند. در ماههای اخیر چه بسیار سهامدارانی که از این مسیر سودهای کلان برده و در مقابل سهامداران دیگری متحمل زیانهای سنگین شدهاند. ظریفی اشاره میکرد که امروزه در بازار سهام خبرهایی که در تلگرام و بدون ذکر منبع منتشر میشود، از سوی بسیاری از فعالان معتبرتر از اطلاعیههای منتشرشده در کدال تلقی میشود. چون اطلاعیههای کدال نیاز به خواندن و تحلیل و ضرب و تقسیم کردن دارند، ولی در تلگرام خبرها مختصرند و مفید و اجازۀ فکر کردن نیز نمیدهند.
عامل دوم، نگاه کوتاهمدت داشتن به سهام است که این روزها کوتاهمدتتر هم شده است. اگرچه صرف داشتن انتظار بازده از سهام در کوتاهمدت اشتباه نیست و اساسا، یکی از ویژگیهای بازار سرمایه همین است، اما شتابزدگی و رفتار هیجانی از آنجا که با عدم برخورداری از تحلیل نیز همراه است، موجب شده تا گاهی برای یک سهم طی یک هفته، چندین بار صف فروش و صف خرید تشکیل شود، که گاه فاصلۀ این دو واکنش به چند ساعت هم نمیرسد و از این روی، سهامداران به دلیل تابعیت از حرکتهای گروهی که آن هم گاهی تابعی از شایعات و اخبار ناموثق است، زیانهای بیشتری را متحمل شدهاند. درحالیکه وقتی همان سهم در یک دامنۀ یک ماهه بررسی میشود، به نظر میرسد که اگر سهامدار شتابی در فروش سهام نداشت و صبر پیشه میکرد، سود معقولی نیز به دست میآورد و به آرامش فکری و خیال او نیز آسیب نمیرسید. از آنجا که در بازار سرمایۀ ایران، سهامهای بنیادی فراوانی وجود دارند که بازده آنها فقط به سود ناشی از افزایش قیمت محدود نشده و سود نقدی مناسبی هم تقسیم میکنند، به نظر میرسد که افزودن بر تامل و تدبیر در تصمیمگیری برای خرید و فروش سهام با دیدی بلندمدتتر، موجب کسب بازده بیشتری شود. و این چیزی است که این روزها از سوی بخشی از فعالان بورس، نادیده گرفته شده است.
تمامی حقوق برای گروه سرمایه گذاری خوارزمی محفوظ و محتوای سایت تحت مجوز CC BY-SA 4.0 می باشد. / طراحی سایت توسط پارس فناوران