از شور و هیجان واسطهگرها در منوچهری که عبور کنیم؛ جنبپل حافظ و در تالارشیشهای بورس نشانهای از هیجانهای همیشگی بورسبازان دیده نمیشود. تالار بورس اوراق بهادار که سالها است جولانگاه بسیاری از سرمایهگذاران خرد و کلان است، این روزها همزمان با کاهش رقم شاخص، با افت حضور معاملهگران نیز دست و پنجه نرم میکند. در این بین، جویا شدن حال و احوال اهالی تالار شیشهای در این روزها که بهزعم بسیاری با کم لطفی و کم توجهی مسوولان همراه شده خالی از لطف نیست.
«دنیای اقتصاد» برای تهیه یک گزارش میدانی به تالار شیشهای رفته و پای صحبت افرادی نشسته که بعضا سالها است روزهای زندگی خود را در تالار شیشهای میگذرانند و در طول این مدت دچار سوءبرداشتهای بسیاری شدهاند.بهروز خدارحمی، دبیرکل کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران، تحولات گسترده در اقتصاد کلان کشور و تبعات آن برای بازارها، رد فرضیههای سیاسی بازی در افت بورس تهران، عدم تاثیر نرخ سود بانکی بر روند کلی بازار سهام، فعالیتهای منطقی بازیگران حقوقی در یک سال اخیر و وظیفه بسترسازی برای سرمایهگذاری داخلی و خارجی از سوی سازمان بورس را پنج موردی میداند که میتواند پاسخی به اظهارنظرهای سهامداران حقیقی باشد.
جوانهایی که رفته رفته از بازار خارج شدهاند
تالار حافظ این روزها تحت تاثیر افت پله پله رقم شاخص؛ با بی رمقی و دلسردی بین سهامداران روبهرو است. هر چند در ماههای گذشته التهابات و هیجانات زیادی بین سهامداران درخصوص حصول یک توافق جامع وجود داشت؛ اما این روزها دیده میشود که خبر تاریخی 23 تیر نیز نتوانست موج مثبتی برای آینده بازار سرمایه بهوجود بیاورد. بیشتر سهامدارانی که روز گذشته در تالار بورس حضور داشتند نگاه چندان مثبتی به بازار نداشته و به کوچ در روزهای آینده تاکید میکردند. از سوی دیگر روز گذشته حجم پایین معاملات در هفتههای اخیر بهراحتی در فضای تالار قابل لمس بود.
پیشتر که تالار شیشهای مملو از حضور بورسبازان جوان و سالخورده بود حجم و ارزش معاملات نیز در رقمهای بالاتری قرار داشت؛ اما این روزها حتی حضور بسیار کمرنگ جوانان برای سرمایهگذاری در این بازار به خوبی دیده میشود. در مشاهدات، جوانان جای خود را به افراد مسن و بعضا بازنشستهای داده بودند که بیشتر برای نظارت بر چند سهم کوچک خود، حتی برای گذران وقت در بازار سرمایه حضور داشتند. سهامداران قدیمی تالار بورس روز گذشته به نکات ریز و درشت بسیاری اشاره کردند که شاید در این مدت کمتر توجهی به آنها شده و شاید بیشتر ناشی از هیجانات افت شاخص است.
یکی از همین افراد به «دنیای اقتصاد» میگوید: من از سالهای دور در این بازار سرمایهگذاری میکنم، اما بازار در شرایط کنونی حال عجیبی دارد که تا به امروز کمتر دیده شده است. مشاهده میشود که رقم شاخص طی دو ماه افت میکند و بعد از آن با یک جهش بالا میآید و باز روند نزولی به خود میگیرد. با این شرایط خیلی از همین افراد که در بازار هستند اگر این بار سهم خود را بفروشند، دیگر به بازار وارد نمیشوند.
وی میگوید: همین شرایط بیشترین ضرر را برای ما که خریدار سهمهای این شرکتها هستیم به همراه دارد. بسیاری از مردم به پشتوانه دولت و بانک مرکزی این سهام را میخرند؛ اما در عمل میبینند هیچ نظارتی صورت نمیگیرد. به هر جهت این بورس در این شرایط نمیماند. اما اینکه سهامداران خرد تا کی ضرر این شرایط را بدهند، خدا میداند.
تالار خلوتتر از همیشه
دیگری میگوید: حقیقیها بسیار ضعیف شده و شرایط خیلی بدی را سپری میکنند. همچنین تالار بورس خلوت تر از همیشه است، سالها قبل افراد تا در ورودی برای سرمایهگذاری صف میکشیدند اما در حال حاضر مشاهده میکنید که سالن تا چه حد خلوت است. به نظر میرسد تا یکی، دو ماه آینده و با سفر رئیسجمهوری به نیویورک شرایط به همین منوال باقی بماند.
بهزعم او، دولت نیز در قضیه رکود بازار سرمایه دخیل است چراکه دولت باید از سرمایهگذاران حقیقی حمایت کند، همین حقیقیها هستند که تا به امروز سرمایه را در بازار نگه داشتهاند و هم اکنون همین کمتوجهی به آنها دلسردیهای زیادی را به وجود آورده است.
یکی دیگر از سهامداران که خود را دبیر بازنشسته آموزش و پرورش معرفی میکند، میگوید: 15-10 سال است که در این بازار سرمایهگذاری میکنم. اما الان میخواهم تمام سهمهای خودم را بفروشم و از بازار خارج شوم. بسیاری از افرادی که شما در تالار میبینید، خرید و فروش انجام نمیدهند و فقط از سر عادت روزانه به اینجا میآیند و با دوستان قدیمی خود دیدار میکنند.
او همچنین میگوید: این بازار در حال حاضر باب میل حقوقیها پیش میرود. سهمها به آن اندازه از افت قیمتها رسیدهاند که حقوقیها میتوانند به راحتی خریداری کنند اما سهامداران کوچک دیگر پولی برای خرید سهام ندارند و به اصطلاح به شدت دستشان خالی شده است.
مرد میانسالی که به گفته خودش سالها در بازار طلا و جواهر بوده است با نگرانی از شرایط فعلی بازار سرمایه بیان میکند: بازار بیرمق است، امیدها کمرنگ میشود که بازار در آینده به شرایط خوبی برسد و همه چیز روبه پایین است، در این شرایط حتی نوسانگیران مثل قبل نمیتوانند در بازار مانور دهند. در گذشته نوسانگیران همیشه برنده بازار بودند اما الان دیگر به آن راحتی نیست، کسی میتواند نوسانگیری انجام دهد که از شرایط بالا رفتن سهمها در شرکتها مطلع باشد.
او همچنین میگوید: بسیاری از شرکتها سودهای خود را پرداخت نکردهاند؛ خیلی از افرادی که اینجا هستند به این سودها عادت دارند و وقتی پرداخت نمیشود؛ سهامدار دیگر دلیلی برای حضور در این بازار نمیبینید.
انتظار معجزه برای بازار سرمایه بعید است
دیگر فعال این بازار میگوید: از این تاریخ به بعد هرچه سرمایه داشته باشم به موسسات مالی انتقال میدهم که با ریسک کمتری همراه باشد. از سال 92 تا الان سرمایههایمان نصف شده، نقدینگی دست مردم بسیار کاهش داشته است.
وی درباره آینده بازار میگوید: تصور میکنم تا سال آینده نرخ دلار بالا میرود و باعث میشود که ارزش ریال به میزان قابل توجهی کم شود. تجربه نشانه داده که هر موقع پول خودمان ارزشش کم میشود؛ این بازار میتواند جان تازهای بگیرد، بهطور کلی تا پایان امسال نمیتوان انتظار معجزه در این بازار را داشت.
در این میان یکی از جوانان که به گفته خودش دو سال است وارد این بازار شده، میگوید: در این بازار خرید و فروش فقط بین حقوقیها انجام میشود یعنی به اصطلاح از این جیب خارج و به آن جیب میرود. این روزها بیشتر معاملات بهصورت صوری انجام میشود و شاید در واقعیت به 5 میلیون سهم هم نرسد. او در مورد آینده بازار میگوید: امیدی برای ماندن در این بازار نیست و این روند تا سال آینده همینطور میماند. تحریمها هم که برداشته شود مشکلات ما با کاهش قیمت نفت کماکان پابرجا است. از آن طرف چین در شرایط بسیار نامطلوبی بهسر میبرد و با توجه به اینکه بیشتر صادرات ما به این کشور است نمیتوان شرایط خوبی برای آینده بازار و صنایع پیشبینی کرد.
بازار به ساعتهای پایانی معاملات نزدیک میشود و تالار بورس خلوتتر از ساعات ابتدایی به نظر میرسد، در این میان یکی از قدیمیهای سرمایهگذاری در تالار حافظ را میبینیم که میگوید: بازار غیرقابل پیشبینی شده بهطوریکه با خبرهای خوبی که میشنویم نباید بازار تا این حد ریزش داشته باشد. حدود 17 تا 18 ماه گذشته، 440 میلیارد تومان سرمایه وارد شده بود که الان حدود 170 میلیارد تومان سرمایه از بازار خارج شده است. سهامداران در انتظار تغییر کلی شرایط کشور هستند. نه فقط بحث توافق بلکه مسائل دیگری است که نمیگذارد بازار با رونق همراه باشد.
وی همچنین میگوید: رسانهها در اطلاعرسانیهای خود مکررا اعلام میکنند که بسیاری از صنایع در شرایط نامطلوبی بهسر میبرند، اما دیده میشود که همین صنایع بیشترین پاداشها را به مدیران و کارمندان خود پرداخت میکنند.
وی در مورد سود سپرده بانکها نیز میگوید: بسیاری بانکها را در این امر مقصر میدانند و میگویند سرمایهها به سمت بانکها حرکت کرده است. در 10 سال گذشته شاهد این بودیم که بانکها تا 27 درصد سود را در کارنامه خود داشتند اما سرمایهگذاران بورس ترجیح میدادند در این بازار بمانند. به نظر من درصد سود بانکها نمیتواند دلیل مناسبی برای خروج سرمایهگذاران باشد و بورس ما در حال حاضر دچار معضلات بزرگتری است که باید آنها بررسی شود.
در این میان یک نفر دیگر میگوید: در ماههای قبل روزانه 4 تا 5 هزار میلیارد ریال گردش مالی بازار سهام را شاهد بودیم؛ اما این روزها این سرمایه به حدود 70 تا 80 میلیارد تومان رسیده است. بسیار دیده میشود که سرمایهها از بورس خارج و افراد رغبت سرمایهگذاری ندارند.
یکی دیگر از حاضران تالار حافظ میگوید: تناقضگوییها در صحبتهای نمایندگان دولت این روزها بیش از گذشته است، وزیر نفت یک چیز میگوید و فردای آن سخنگوی دولت آن را تکذیب میکند.
همین تناقضات سردرگمی حقیقیها را در بازار بیش از گذشته کرده و فعالیت آنها را به شدت کاهش داشته است. به گزارش «دنیای اقتصاد» در این گزارش میدانی آنچه بیشتر از هر چیز دیگری مشهود است کمبود نقدینگی در میان سهامداران حقیقی و دلنگرانی نسبت به آینده بازار سهام است. شرایطی که به گفته آنها اگر بیش از این ادامه پیدا کند، کمکم چراغ تالار شیشهای را کمسوتر از همیشه میکند.
دبیر کل کانون نهادهای سرمایهگذاری به ابهامات پاسخ میدهد
بهروز خدارحمی در پاسخ به سوءبرداشتهای بسیاری از سهامداران حقیقی به «دنیای اقتصاد» گفت: شرایط کلی اقتصاد کشور نشان میدهد که انتظار برای رونق یک بازارخاص در شرایط کنونی بی جا و غیرمنطقی است. با شروع به کار دولت یازدهم و تحولات کلان در کشور، اقتصاد ما در حالت تحولات بزرگ یا به اصطلاح پوستاندازی به سر میبرد و این روند هزینههای زیادی را برای صنایع مختلف همچنین بازارها به همراه دارد.
دبیرکل کانون نهادهای سرمایهگذاری همچنین افزود: سهامداران در این برهه زمانی باید بدانند که این رفتارها به هیچ وجه عامدانه نیست و دولت با برنامهریزی بلندمدت سعی بر بهبود زمینههای کلان اقتصادی دارد. از سوی دیگربه نظر میرسد این شرایط تا نیمه ابتدایی سال آینده نیز قابل مشاهده باشد. در این صورت بورس بهعنوان نهادی که میتواند سریعترین واکنش را به این تغییرات داشته باشد، شاید تا پایان سال به شرایط مطلوبتری برسد.
وی درخصوص شرایط صنایع و نظارت دولت بر آنها نیز بیان کرد: در شرایط کنونی دولت و نهادهای مربوطه نمیتوانند تمامی نظارت خود را معطوف به صنایع و شرکتها کنند. به نظر میرسد این امر میتواند بهعنوان گام دوم دولت و در بخش تصمیمهای خرد در آینده انجام پذیرد؛ زیرا پیش نیاز این امر ثبات فضای کلان اقتصاد است.
خدارحمی در پاسخ به تاثیر نرخ سود سپرده بانکی بر بازار سهام نیز گفت: بانکها و بسیاری از موسسات در شرایط کنونی وضعیت خوبی ندارند. موسسات تازه تاسیس بسیاری هستند که ممکن است تا پایان سال فعالیت آنها متوقف شود. گزارشهای بانک مرکزی نشان میدهد که کمبود نقدینگی هم در این مراکز به خوبی قابل مشاهده است.
وی در ادامه و درخصوص رقابت بانکها و موسسات مالی بیان کرد: در سالهای اخیر سودهای بزرگتری در موسسات بانکی دیده شده؛ اما این عامل هیچ گاه نتوانست اختلالی در بازار سرمایه و سرمایهگذاری در این نهادها ایجادکند. به نظر میرسد که اینها بهانهای است که بعضا نشان از برداشتهای هیجانی افراد دارد.وی همچنین با منطقی خواندن فعالیت بسیاری از گروههای حقوقی در بازار سهام بیان کرد: طی جلساتی که در یک سال اخیر میان سهامداران حقوقی و مسوولان سازمان برگزار شده است، هیچگونه اظهار نظری به این بازیگران بازار درخصوص ورود و خروج سرمایهها صورت نگرفته است. حقوقیها در سالهای گذشته مشکلات بسیاری را درخصوص محدودیت خروج سرمایه داشتهاند که تلاش شده در این مدت این محدودیتها برداشته شوند و سهامداران بدون موانع به فعالیت خود ادامه دهند.
خدارحمی در پایان و درخصوص فعالیت سازمان در این مدت بیان کرد: وظیفه سازمان بورس بسترسازی برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه است و این نهاد نمیتواند دخالتی درخصوص تغییر رقم شاخص داشته باشد. همچنین امروزه تراکم ورود سرمایه گذاران خارجی به کشور به حدی زیاد است که در سالهای اخیر بیسابقه بوده است. این موضوع میتواند بهعنوان چشمانداز مثبتی برای بازار سرمایه ما به شمار رود و شرایط خوبی را در بازار رقم بزند.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد/ 26 مرداد 94