یک روز دیگر شاخص کل با افت به کار خود پایان داد! این جملهای است که این روزها بعد از پایان ساعات کاری بورس تهران به کرات شنیده میشود. نماگر شاخص کل بازار سهام که روز دوشنبه را نیز با افت به پایان رساند بسیاری از معاملهگران این بازار را با سوالی روبهرو کرد که افت رقم شاخص تا کجا ادامه دارد. بحرانهای اقتصاد جهانی و کاهش قیمت کالاهای پایه، رکود اقتصاد داخلی و گزارش عملکرد ناامیدکننده بسیاری از شرکتها ی بورسی باعث شده انتظارها برای رونق بازار سهام تا حدودی در هالهای از ابهام قرار گیرد. بر همین اساس «دنیای اقتصاد» درگزارشی به گفتوگو با تعدادی از کارشناسان بازار سرمایه پرداخته و این سوال را مطرح میکند که ترمز نزول شاخص بازار سرمایه چه زمانی کشیده میشود؟ همچنین بازار سرمایه نیازمند چه ابزارهایی برای رونق دوباره است و آیا بازار سرمایه میتواند بار دیگر جذابیت سالهای گذشته خود را به ویژه برای سهامداران حقیقی بازیابد یا خیر؟
سیاستهای اقتصاد داخلی موثر بر بازار
دکتر محمدرضا صادقیمقدم، کارشناس ارشد بازار سرمایه در گفتوگویی با «دنیای اقتصاد» گفت: به نظر میرسد که دور جدید افت قیمت جهانی نفت و کالاهای پایه تاکنون نتوانسته تاثیر قابل توجهی بر بازار ایران داشته و بورس تهران کماکان باید آمادگی این را داشته باشد تا در روزهای آینده از کاهش قیمتها تاثیر پذیرد.
وی در ادامه بیان کرد: با این وجود مشکلات بزرگتری به غیر از مباحث تحریمهای هستهای و افت قیمت کالاهای جهانی در اقتصاد ما وجود دارد که میتواند کماکان به بازار سرمایه ضربه بزند. تحریمهای خودساخته و داخلی که مسبب اصلی رکود فعلی اقتصادی به شمار میرود از یکسو و اجرای ناقص برخی سیاستهای اقتصادی از سوی دیگر تاثیر منفی بر عملکرد صنایع بزرگ و کوچک در کشور داشته است. موضوع رکود اقتصادی فعلی از سال گذشته این پیش بینی را بیش از پیش قوت بخشید که رشد اقتصادی در سال جاری به صفر نزدیک و شاید به یک رقم منفی برسد. همچنین تاثیر عملکرد سیاست اقتصادی در زمینههای پولی، مالیاتی و تعرفهای از عواملی است که باعث شده تولیدکنندگان و صادرکنندگان در این مباحث با مشکلات فراوانی دست به گریبان باشند.
وی در پایان بیان کرد: به نظر میرسد بهطور کلی ترمیم این سیاستهای اقتصادی که تاکنون به ضرر تولیدکنندگان بوده بتواند در بلند مدت شرایط اقتصادی را تا حدی بهبود بخشد. این نکته نیز حائز اهمیت است که در شرایط فعلی نباید تا پایان سال جاری انتظار بهبود در عملکرد بازار سرمایه را داشته باشیم و حل مصائب اقتصاد داخلی به همراه اجرای کامل برجام میتواند در نیمههای سال 95 تاثیر مثبت خود را در بازار نشان دهد.
دوعامل موثر بر برگشت بازار سهام
مهدی طحانی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» وضعیت بازار سهام را چنین تبیین کرد: در شرایط فعلی بازار تحت تاثیر سه محور اصلی قرار دارد. اولین مورد وضعیت بازارهای جهانی است به شکلی که ابهام در تعیین کف قیمتها در بورس به شکلی متاثر از ابهام در میزان ریزش قیمتهای جهانی است. در شرایط فعلی اطمینانی درباره میزان کف قیمت کالاهایی همچون نفت یا فلزات اساسی وجود ندارد و باتوجه به کالا محور بودن بورس کشور، این مساله عاملی منفی و موجب ریزش قیمتها در بازار سهام بوده است.
وی افزود: عامل دوم وضعیت سیاسی و روابط بینالمللی کشور است. وضعیت سیاسی و گشایشهای پدید آمده پس از تصویب برجام خوش بینیهایی پدید آورده است. به نظر میرسد رفت و آمدهای هیاتهای تجاری، بازگشایی سفارت انگلستان و سایر اخبار مثبت سیاسی میتوانند نویدبخش بازگشت سرمایهگذاری خارجی به کشور باشند. فرآیندی که دست کم تا 6 ماه آینده به طول خواهد انجامید. با توجه به بکر بودن بازار ایران برای شرکای تجاری این عامل مثبت نیز وضعیت بورس را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
مدیرعامل شرکت مشاوره سرمایهگذاری آوای آگاه، عامل سوم موثر بر بازار سهام در شرایط فعلی را وضعیت داخلی اقتصاد کشور دانست و گفت: گرچه بازارهای جهانی در سطح کلان بر اقتصاد کشور و به تبع آن بر وضعیت بورس اثر گذارند اما شرایط فعلی صنایع کشور، گزارشها و پیش بینیهای شرکتها که حاکی از تعدیل منفی است و مشکلات نقدینگی صنایع حتی از وضعیت جهانی اقتصاد نیز بر بازار سهام موثرتر هستند.
طحانی درباره کاهش دفعات معاملات و حضور کمرنگ سهامداران حقیقی در ماههای گذشته افزود: بر اساس دو عامل منفی ابهام در میزان افت قیمتهای جهانی و وضعیت بحرانی صنایع در داخل کشور و با توجه به رکود و کمبود نقدینگی میتوان حضور کمرنگ حقیقیها در بازار را تحلیل کرد. به این ترتیب روشن شدن کف قیمتهای جهانی در ماههای آینده و کاهش سیاستهای انقباضی دولت پس از رفع نگرانیهای سیاسی میتوانند شرایط را برای بازگشت سهامداران حقیقی مهیا کنند.
اجرای برجام، کاتالیزور بهبود بازار سرمایه
ایمان مقدسیان، تحلیلگر بازار سرمایه در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» بیان کرد: مولفهای که تحلیلگران بنیادی برای تشخیص شرایط بازار استفاده میکنند، توجه به تغییرات در P/ E بازار یا نسبت قیمت به درآمد است. با حرکت شاخص روی سطح 60هزار واحد دیده میشود که نسبت قیمت به درآمد در بازار در حدود 5.4قرار دارد که با توجه به میانگین این مولفه در طولانی مدت که حدود 6 واحد بوده، این رقم را بهعنوان کف بازار نمیتوان در نظر گرفت.
مقدسیان درخصوص عملکرد صنایع در شرایط فعلی نیز بیان کرد: یکی از مواردی که بدبینیها به روند آتی بازار را تحتتاثیر قرار میدهد، صورتهای مالی است که از سوی شرکتها ارائه میشود. بررسی این صورتهای مالی حاکی از این است که رکود در اقتصاد داخلی، بسیاری از صنایع را تحتتاثیر قرار داده است. کاهش بازار تقاضا در گروههای سیمانی، خودرویی، فولاد و فلزات اساسی این موضوع را به خوبی نشان میدهد که این صنایع بسیاری از بازارهای هدف خود را از دست دادهاند. از طرف دیگر شرایط در صنعت بانکی به گونهای است که بسیاری ازاین موسسهها را به سوی استقراض از بانک مرکزی سوق میدهد. همچنین مشاهده میشود که بانکها بسیاری از مشتریهای خود را از دست داده و فقط از مشتریان پرمخاطره خود استفاده میکنند که همین امر باعث میشود انگیزههای تولید و سرمایهگذاری برای تولیدکنندگان از بین برود.
همچنین این تحلیلگر بازار سرمایه دو عامل را بهعنوان اهرمهای تغییردهنده روند فعلی بازار بیان کرد و گفت: اجرایی شدن برجام بزرگترین کاتالیزوری است که میتواند در آینده تا حد زیادی رکود حاکم بر اقتصاد کشور را کاهش دهد، افزایش مبادلات تجاری، بینالمللی و توسعه زیرساختهای صنایعی که تاکنون بر اثر تحریمها بازدهی خود را از دست دادهاند؛ از عواملی است که میتواند در آینده بر بازار سرمایه تاثیر داشته باشد. از سوی دیگر بحث فاینانسها و تامین مالیها از کشورهای غربی مطرح است که با ورود سرمایهگذاران خارجی میتواند رونق بسیاری در بورس تهران ایجاد کند.
ایمان مقدسیان در ادامه و درخصوص کمرنگ شدن حضور بازیگران حقیقی در بازار سرمایه بیان کرد: از ابتدای سال جاری تا انتهای مرداد ماه بازده شاخص کل بازار سرمایه در حدود رقم 74/ 3 درصد قرار داشته است. با توجه به بازدهی ابزارهای معاملاتی دیگر مانند اوراق مشارکت، اوراق سلف موازی و نرخهای سود بانکی، بازار سرمایه با این بازدهی دیگر نمیتواند جذابیت خاصی برای سرمایهگذاری داشته باشد.
وی همچنین افزود: بسیاری از حقیقیها که بیشتر به دنبال سودهای کوتاهمدت هستند، از ماهها پیش سرمایه خود را از بازار خارج کردهاند و به بازارهای دیگر انتقال دادهاند. با شرایط فعلی بازار انتظار اینکه این سرمایهگذاران در بورس بمانند انتظار بجایی نمیتواند باشد و تا رونق دوباره بازار سرمایه نباید انتظار ورود آنها را داشته باشیم.
دولت نباید مانع افزایش ثروت صنایع شود
علیرضا عسکریمارانی نیز در گفتوگویی با خبرگزاری فارس، با بیان اینکه مازاد تولید باعث شده تا اغلب کارخانجات کشور با سرریز شدن انبارها و اشباع بازار فروش مواجه باشند، افزود: عدم برنامهریزی منظم و علمی باعث شده تا در هر دورهای که خط تولید جدیدی در کشور ایجاد شده، به دلیل سرمایهگذاریهای بیش از حد با اشباع بازار تولید و فروش مواجه باشیم. از فرش ماشینی گرفته تا سیمان و کاشی و شیشهسازی در انبارها انباشته شده است.
برای نجات از چنین وضعیتی باید رویکرد سرمایهگذاریها قبل از هر چیز بهجای تولیدمحور بودن با رویکرد صادرات تبیین شود و از سویی دیگر همگام با دنیا مبنای دانش فنی صنعت داخلی بر پایه استفاده از انرژیهای سبز استوار شود.
عضو هیات مدیره سرمایهگذاری ملی ایران با تاکید بر اینکه سرمایهگذاریها باید مبتنی بر توان مردم جامعه و با تکیه بر چشمانداز روشن بازار سرمایه باشد، عنوان کرد: روش بازی در دنیای سرمایهگذاری امروز تغییر یافته و برای جذب سرمایهگذار علاوه بر شریک خارجی باید بر توان مردم جامعه نیز حساب باز کرد، چرا که منابع صندوقهای توسعهای و سرمایهگذاری لایتناهی نیست.
عسکریمارانی با اشاره به وضعیت بازار سرمایه ایران گفت: ارزش بازار ثانویه سهام در حال حاضر به یکصد میلیارد دلار دست یافته و این یعنی کمترین حد ممکن برای ارزیابی میانگین قیمت بر درآمد کل بازار سهام. این در حالی است که سودآوری شرکتها تحت تاثیر برخی تصمیمهای غیرمنصفانه در حوزههای کلان مدیریتی از جمله صنعت نفت و پتروشیمی و... با افت حداکثری مواجه شدهاند.
این کارشناس بازار سرمایه شفافیت بازار اولیه بورس را از افتخارهای بازار سرمایه ایران عنوان کرد و افزود: در این بازار به وضوح میتوان میزان افزایش سرمایههای صورت گرفته و محل صرف آنها را مشاهده و بررسی کرد، در حالی که در بازار پول این امکان وجود ندارد.
وی بر این باور است که ارزش بازار یکصد میلیارد دلاری بورس تهران نشانگر بازاری کوچک بوده و تا زمانی که به ارزش واقعی خود دست نیابد کشاندن سرمایهگذار خارجی به این بازار در حد شعار است.
این کارشناس بازار سرمایه بر نقش دولت در تبیین چشمانداز بازار سرمایه برای سرمایهگذاران تاکید کرد و گفت: برای افزایش جایگاه بازار سرمایه ایران باید ریسک داراییهای مالی به حداقل ممکن دست یابد. در عین حال دولت نیز نباید از افزایش ثروت در مجموعههای تحت نظارت خود از جمله پتروشیمی، سنگآهن، مخابرات، پالایشگاهها و بانکها جلوگیری کند و بهعنوان یک میرآب مراقب سهم مردم در بهرهگیری از این ثروت باشد.
وی با تاکید بر ارزشمند شدن داراییها در بازار سهام برای شاداب شدن اقتصاد و خروج صندوقهای سرمایهگذاری از بیرونقی، عنوان کرد: اینکه ارزش بازار سرمایه تنها به 100 میلیارد دلار برسد برای اقتصاد ایران خوشایند نیست و با وجود سه باره شماری این ارزش باید اجازه ارزشمند شدن این رقم را به منظور شادابی اقتصاد فراهم کرد. از سویی دیگر با ایجاد ثروت برای مردم میتوان شرایطی را فراهم کرد که همه مردم از زندگی لذتبخشی بهرهمند شوند.
بازار ثانویه بازاری مشابه هندوانه دربسته است که برای اقتصاد تورمزا نیست و به دلیل برخورداری از داراییهای ارزشمند همواره مورد وثوق سرمایهگذاران قرار میگیرد. اقتصاد ایران در یک قرن گذشته همواره بر مدار تورم حرکت کرده و یکشبه نمیتوان پیکره آن را تغییر داد. نفس واحدهای اقتصادی این روزها از عطش نقدینگی به شماره افتاده و نمیتوان با محدود کردن درآمد آنها به شادابی دوباره شرکتها امیدوار بود.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد/3 شهریور 94