حجت اله صیدی مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری خوارزمی(سهامی عام)
صنعت بانکداری در سراسر جهان، صنعتی کاملا متفاوت با سایر فعالیتها و صنایع به شمار میرود. بانکداری را در اقتصاد هم بهعنوان شاهرگ حیاتی و هم به مثابه شبکۀ مویرگی بدن انسان تلقی کردهاند که باید خون را به مقدار لازم و در زمان مناسب به تمامی اعضا برساند و تداوم حیات را میسر سازد. از این روی بانکداری، در عین حال که خود صنعتی همانند سایر صنایع است و بهعنوان بخشی از اقتصاد فعالیت کرده و ارزش افزوده ایجاد میکند، به دلیل ماهیت حیاتی خونرسانیاش، بر تمامی صنایع دیگر و بخشهای گوناگون اقتصاد اثر میگذارد. بدین سبب است که در بسیاری از بحرانهای بزرگ مالی جهان، پژوهشهای علمی و حرفهای نشان دادهاند که یا ریشۀ بحران در بانکداری بوده، یا نقطۀ آغاز آن در این صنعت شکل گرفته است. نیز به همین خاطر است که سیاستگذاران اقتصادی کشورهای بزرگ و کوچک در سراسر گیتی، بخش مهمی از سیاستها و خط مشیهای کلان خود را از طریق سیاستهای پولی و بانکی پیاده میکنند. سیاستهایی مانند نرخ سود بانکی، حجم انتشار پول جدید، سیاستهای اعتباری و مواردی از این قبیل که نهتنها بازار پول کشور را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه آثار مهمی بر تمامی بخشهای اقتصاد نیز دارد.
انتشار صورتهای مالی جدید برخی بانکها، برگزاری مجامع به تعویق افتادۀ سه بانک بزرگ بورسی در هفتههای اخیر و زمزمههایی که از عملکرد شش ماهۀ آنها به گوش میرسد و البته نامههای بانک مرکزی مبنی بر لزوم اعمال تعدیلهای اساسی در حسابها، پرده از رخ مستور نظام نابسامان بازار پول برداشته است. گونهای از نابسامانی که ریشه در سیاستهای پولی ناکارآمد و نارساییهای مدیریتی در سراسر دورۀ 10 یا 12 سالۀ اخیر دارد. مروری بر صورتهای مالی بانکهای بورسی و نامۀ بانک مرکزی، از پیچیدگی عجیبی حکایت میکند که رفع مشکل و برگرداندن بانکها به مسیر درست و حرفهای بانکداری را نیازمند اتخاذ تدابیری ویژه، جامع و بنیادی میسازد. اکنون بیشتر بانکهای بورسی - و شاید غیربورسی نیز ـ با چند مسئلۀ اساسی روبهرویند: ساختار نامناسب مالی، مطالبات معوق از اشخاص و دولت - که در این میان بدهی دولت به بانکها رقمی بزرگ و قابل توجه است -، فزونی بهای تمامشدۀ تامین سپرده بر درآمد ناشی از اعطای تسهیلات، ساختار و تعداد شعب و بهرهوری نیروی انسانی و پیچیدگیهای بنگاهداری آنها. این مسائل در عین حال که در هرکدام از بانکها حالتی ویژه دارد و اتخاذ تدبیری خاص خود را ایجاب میکند، مسئلهای در سطح اقتصاد کلان هم به حساب میآید. اینکه سمت داراییها در ترازنامۀ بانکها ابهام سنگینی دارد و بدون کیفیت لازم قلمداد میشود، در عین حالی که سمت بدهیها و سرمایه حاکی از بدهی روشن و قطعی بانک است، مسئلهای در سطح خرد نیست و چنانچه چالشهایی مانند ارزش منصفانه که مورد تاکید استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS) و هستۀ اصلی آن است و مقام ناظر پولی نیز بر بهکارگیری آن اصرار دارد، بر آن افزوده شود، بیشتر مسئلهای در سطح کلان تلقی میشود تا مسئلۀ بنگاه.
اگرچه نفس شفافسازی وضعیت بانکها و عزم جدی سیاستگذاران اقتصادی کشور برای پیادهسازی آن، اقدامی درست و درخور تقدیر است، اما باید توجه داشت که نخستین قدم است و اگر لرزان برداشته شود و با برنامۀ عملیاتی منسجمی برای بهبود وضعیت نظام بانکی و ارادهای راسخ برای اجرای آن همراه نباشد، از قضا سرکنگبین صفرا خواهد فزود. برنامهای عملیاتی که نخستین نشانه از وجود ارادهای استوار برای پیادهسازی آن، شفافسازی خود برنامه است. اکنون، تمامی ذینفعان بانکها اعم از سهامداران، سپردهگذاران، مشتریان و حتی خود دولت از این عدم شفافیت رنج میبرد - اگرچه در این میان سهامداران بانکها از زیانی بیش از حق و حد خود نسبت به سایر ذینفعان برخوردار شدهاند - و بر این مبنا شایسته است برنامۀ خروج از بحران مناسبی تدوین و اجرا شود. وضعیت مبهم و بلاتکلیف امروز، سایۀ خود را بر بازار سرمایه نیز گسترانده و به نظر میرسد که بخش مهمی از نوسانهای غیرطبیعی شاخص بورس ناشی از این حقیقت باشد. با توجه به اینکه افق پیش رو در مناسبات اقتصادی کشور با سایر کشورها و همچنین افزایشی بودن نرخ رشد اقتصادی، روشن است و نوید رونق بنگاهها را میدهد، اصرار بر تدوین برنامۀ پیشگفته و اجرای جدی آن گره از کار فروبستۀ بانکها خواهد گشود و کشتی بزرگ نظام پولی را از دل توفان سهمگینی که اکنون دچار آن است، به ساحل امن و لنگرکاه امین خواهد رساند.
شرکت سرمایهگذاری خوارزمی در راستای برنامۀ راهبردی هفت سالۀ خود برای ثروتآفرینی پایدار، تخصیص بخشی از سبد سرمایهگذاری خود به صنعت بانکداری را مورد تاکید قرار داد و با سیاست حفظ سهام بانکهایی که قبل از تدوین برنامه تملک شده بود، به تقویت این بخش پرداخت و اکنون، اگرچه سهم صنعت بانکداری در ترکیب سبد گروه خوارزمی به میزان کافی نیست و زیانهایی از این منظر را نیز تحمل کرده است، اما در نظر دارد با حضور فعال و ایفای نقشی اثرگذار در حد خود، بر لزوم اصلاح نظام بانکی - باز باید تاکید کرد که بر اساس برنامهای عملیاتی، جامع و منسجم و نه شعارگونه و نامنسجم و مقطعی - اصرار ورزد و در این راستا از هیچگونه یاریگری دریغ نورزد، زیرا در جهان سه صنعت مهم بر تارک تمامی اقتصادها میدرخشند؛ نفت و گاز و انرژی، بانکداری و خودروسازی. گشایشهای بینالمللی پیش رو که در فضای پسابرجام، با عقد قراردادهای قطعی و اجرایی مهمی مانند خرید هواپیما، توسعۀ میادین نفتی و خودروسازی، افزایش تولید و صادرات نفت و گاز و برخی موارد تامین مالی، امیدوارکنندهتر از گذشته به نظر میآید، فرصتهای بینظیری ایجاد خواهد کرد که استفادۀ کامل از آن نیازمند اصلاح موثر نظام بانکی به مثابه شبکۀ حیاتی رگها و مویرگهاست. در این راه هراس به دل نباید راه داد و از تن سپردن به توفان نیندیشید که آرامش بعد از آن وعدۀ الهی است.
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
تمامی حقوق برای گروه سرمایه گذاری خوارزمی محفوظ و محتوای سایت تحت مجوز CC BY-SA 4.0 می باشد. / طراحی سایت توسط پارس فناوران